بیماری روانی چیزی جز بیماری مغز نیست!
در سال ۱۸۴۵ ویلهلم گریسینگر، نویسندهی مهمترین درسنامهی روانپزشکی آن دوره، نوشت که: «چه عضوی باید لزوماً و همواره بیمار باشد آنجا که با جنون مواجهایم؟ … واقعیتهای روانشناختی و آسیبشناختی به ما نشان دادهاند که این عضو تنها میتواند مغز باشد…» سادهانگاری گریسینگر امروز نیز مدام تکرار میشود. زیرا بیانگر معتقدات بنیادین روانپزشکی زیستی است.
منطق استدلال گریسینگر به نظر غیرقابل تردید میرسد: ریشهی بیماری شدید روانی بایستی در ناهنجاری فیزیولوژیک بخشی از بدن جستجو شود، و تنها بخش پذیرفتنی همان مغز است. از آنجا که ذهن چیزی ورای فعالیت مغز نیست، یک ذهن ناهنجار نیز چیزی جز یک مغز ناهنجار نیست. درست است. اما بدین معنا نیست که اختلالات روانی را صرفاً میتوان بهوسیلهی ژنتیک و زیستشناسی عصبی توصیف کرد و درآینده نیز چنین خواهد بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید